اينو بگم از خنده ميميري،سال سوم دبيرستان وسط كلاس معلم گفت برو از دفتر ماژيك بگير اومدم برم بيرون از كلاس به در كه رسيدم اول در زدم بعد رفتم بيرون درو كه بستم كل كلاس منفجر شد از خنده،فك كن چه سوتي بود...
************************
سر
درس اخلاق بودیم استادمون هم آخوند جوان بود. گفت هر زنی که بچه به دنیا
میاره گناهاش پاک میشه ، منم حول شدم گفتم استاد طبیعی یا سزارین فرقی
نداره ؟
یعنی کلاس با استاد منفجر شد...!
*************************
ند وقت پیش داشتم با ویدئو پروژکتور کنفرانس میدادم:
به نام خدا
موضوع پروژه ام در مورد وایمکس هست.
چون در دهه ی محرم هستیم کنفرانسم رو با یک " جمله از امام حسین در مورد
دکتر شریعتی شروع میکنم".....کلاس ترکید... بعد یکی از بچه ها گفت اشکال
نداره .... ایراد از تو نیست ... دکتر شریعتی یه کم استرس داشت هول شد.
*********************
وارد مغازه شدم یارو داشت خرید های اون یکی مشتری رو حساب میکرد به من گفت شما ؟
دست دادم باهاش و گفتم : ناصری هستم :))))
**************************
شوهر دوستم (که شب خونه شون کپهء مرگمو گذاشته بودم) : خوب خوابیدین؟
من: جای شما خالی...!