loading...
طراحی بنر حرفه ای (وبلاگ همه جوره)
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
ثبت نام دانشگاه و مدارس 0 467 bhrprn
این مواد غذایی برای بیماران صرعی سم است 1 712 amirthi
روزه برای مسافر چه حکمی دارد؟ 0 556 mahdavi
بنر نه چندان حرفه ای 120x240 20 4107 shadmhr
عکس مهناز افشار در استخر! 8 4191 shadmhr
دامنه رايگان از طريق كليك 1 1005 shadmhr
فیسبوک 1 1288 khodaie
رفیق به معنای واقعی رفیق 0 881 farzank006
اسمت وارد کن ببین چی نشون میده جالب 11 2729 empress
چرا دست زن رو میبوسی؟ 3 1901 ahmad110
کسب در آمد از فیس بوک!!!100% ((تضمینی))!!!! 16 4018 jahanian
طراح لوگو رایگان 1 1498 samin90
په نه په تصویری 56 6204 nana
متأسفم!نتونستم برای زنتون کاری کنم!!(طنز) 2 1629 hossein
داستان آرش تیرانداز 2 1448 hossein
مسابقه طراحی آرم ، لوگو و بنر دارالقرآن امام حسن مجتبی علیه السلام 0 907 mboi
دامنه رايگان از طريق كليك 0 947 alisoall
جوک جدید خنده دار 1 1103 arashen91
بچه هابییاین اینوببینید و ساکت نشینید 1 1408 naserfard
اس ام اس عاشقانه 1 1595 samoorayi
تا حالا کلم بروکلی را از زیر میکروسکوپ دیده اید؟ / عکس 1 1535 samoorayi
بنرحمايتي توهین به رسول خدا(ص) 1 1352 ali
دانلود ExtremeCopy Pro 2.2.2 x86/x64 - کپی فایل ها با سرعت بالا 0 1112 mohammad12
دانلود Pro Evolution Soccer 2013 Demo + Unlock All League Patch - بازی فوتبال حرفه ای 0 1115 mohammad12
ترول های همه جوره ! 7 2094 mohammad12
دامنه رایگان .com .org .net 1 1776 mohammad12
پنجاه مزیت زن بودن (اخر خنده) 1 1701 melikaa
بنر 31 5079 ali
هدر وبلاگ همه جوره! 39 6505 ali
جوک خنده دار و جالب (4) 2 1834 ali
Arash بازدید : 511 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

مطالبی جالب از تاریخ و تمدن ایران

آیا می‌دانید: اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.

آیا می‌دانید: کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و به دلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد. اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان می دهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.

آیا می‌دانید: داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالت‌های ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران را بر سر نهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک (طلا) و سیکو (نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج‌ترین پول‌های جهان شد.

آیا می‌دانید: داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می‌بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت.

آیا می‌دانید: داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد.

آیا می‌دانید: کورش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد.
آیا می‌دانید: داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین می رفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.

آیا می‌دانید: اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه‌سازی شده باشد و فقط ساخت ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ 80 سال به طول انجامید.

آیا می‌دانید: داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر را به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یک بار یک سکه طلا (داریک) می‌داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن، کره، عسل و پنیر می‌داده است و آنها هر 10 روز یک بار استراحت داشتند.

آیا می‌دانید: داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می‌داده است که به گفته مورخان گرانترین کاخ دنیا محسوب می‌شده. این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است.

آیا می‌دانید: تقویم کنونی (ماه 30 روز) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیئتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی «دنی تون» بسیج کرده بود. بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.

آیا می‌دانید: داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.

آیا می‌دانید: داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه، وزارت آب، سازمان املاک، سازمان اطلاعات، سازمان پست و تلگراف (چاپارخانه) را بنیان نهاد.

آیا می‌دانید: اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.

آیا می‌دانید: داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد.

آیا می‌دانید: فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد.

آیا می‌دانید: در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد. او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت.

داریوش در سال 521 قبل از میلاد گفت: من عدالت را دوست دارم، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم.

Arash بازدید : 615 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (1)

اس ام اس های بامزه/مناسبتی

25 آذر: مردها کلا به دو گروه اصلی تقسیم می شن:
گروه اول
گروه دوم
تنها تفاوتشون هم در اینه که همه شون توی یک گروه جا نمی شن!

24 آذر (جمعه):
این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در میان جمعی و من در تفکّرم
کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را

23 آذر: استرسی که ما موقع باز کردن سایت دانشگاه واسه دیدن نمره هامون داریم تروریست القاعده برای عملیات انتحاری نداره!

دو کیلو گوشت خریده بودم داشتم می بردم خونه. مردم جوری نگاه می کردن که انگار لامبورگینی خریده ام.

یعنی این قدر که توی 20:30 گفتن اروپا قحطی و بدبختیه انتظار داشتم بازی بارسلونا با سلتیک با توپ پلاستیکی دولایه بیان تو زمین !

فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویی هستند!

چی می شد اگر توی گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من" عکساشو واست می آورد؟!
این دانشمندا چه غلطی می کنن پس؟

22 آذر: یه سواله که خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده...
چرا با این همه پیشرفت تکنولوژی نوار غزه به سی دی تبدیل نشده؟

21 آذر: آیا می دونستین وقتی لب هاتون رو غنچه می کنید دماغتون گشاد می شه؟
...
...
...
حالا بشه یا نشه دلیل نداره تو الان اون جوری کنی!

20 آذر: بابام نگاهِ حداکثری به مقوله اینترنت داره. در این حد که ممکنه بگه بزن تو اینترنت ببین دایی اینا خونه هستن یا نه؟!

19 آذر: شوخ طبعی یکی از ویژگی های مردان جذّابه. اما به یاد داشته باشید که هرگز دختری رو پیدا نمی کنید که بی خیال تام کروز بشه و بره سراغ مستر بین!

18 آذر: اوه چه بویی میاد!
‏...

‏...

‏...

‏...

نه، همون بالا بود، این جا نمیاد!

17 آذر (جمعه): از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم
بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم
بی خود از حادثه ی عشق تو دیوانه و مست
عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم

16 آذر (روز دانشجو): ترم زندگیتون بی مشروطی لحظه هاتون همیشه پاس، سایه حذف از زندگیتون دور، و معدل شادیتون ٢٠ باد.

Arash بازدید : 636 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (2)

خاطرات بامزه 3

چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی می خوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو.
گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^
گفت:
سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم
دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی

اعتراف می کنم بچه که بودم زنگ خونه ها رو می زدیم در می رفتیم، یه روز اشتباهی زنگ خونه خودمون رو زدم و در رفتم!

یه بار خواستگار اومده بود خونه مون. مامانم بهم گفت بیا بشین تا ببینندت. من هم اومدم تو اتاق، می خواستم بگم سلام، هول شدم با صدای بلند گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم!

اعتراف می کنم بچه که بودم فکر می کردم اگر شیر کاکائو بریزم زمین بخار می شه بارون شیر کاکائو میاد!


بچه که بودم همیشه دلم می خواست یه جوری داداشم رو سر به نیست کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم، آقاهه که می دونست چه فسقل مشنگیم به جاش آرد بهم داد. من هم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن، یهو گریه‌ام گرفت! با چشمای خیس تا ته غذامو خوردم که همه با هم بمیریم!

دیشب می خواستم برم دستشویی، بابام از پشت صدام کرد. گفت: بیا ببین این چیه توی چشمم رفته؟ تا اومدم نگاه کنم، منو هل داد، خودش رفت دستشویی!

یه بار شیطون گولم زد، رفتم از جیب بابام ۲۵ تومن (۲۵ تا یه تومنی) برداشتم رفتم پفک اینا خریدم، عصرش عذاب وجدان گرفتم، رفتم از کیف مامانم ۵۰ تومن برداشتم گذاشتم تو جیب بابام!


یه روز رفتم شلوار بخرم. فروشنده یه شلوار آورد خوب نبود. گفتم این خیلی خزه، مگه اسگلم اینو بپوشم؟
فروشنده از پشت پیشخون اومد این طرف، دیدم همون شلوار پای خودشه!

کنار دو تا پیرمرد ایستاده بودم. یکی داشت از پسر یه شخص دیگه تعریف می کرد که چه پسر بدیه... یه دفعه اشاره کرد به من و گفت: یه نکبتیه مثل این...

خیلی سال پیش با مامانم داشتیم تو خیابون قدم می زدیم. یهو یه گربه از خیابون رد شد. گفتم: مامان گربه هه رو ببین حامله است. مامانم گفت: آخی! بی چاره دنبال یه جا می گرده تخم کنه!

یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم... یه دختره اومد آمپولم رو بزنه، معلوم بود خیلی تازه کاره! همین جوری که سرنگ رو گرفته بود توی دستش، لرزون لرزون اومد سمت من و گفت: "بسم الله الرحمن الرحیم". من هم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم: "اشهد ان لا اله الا الله"! هیچی دیگه... آن قدر خندید که نتونست آمپول رو بزنه و خدا رو شکر یکی دیگه اومد زد!

به بابام می گم می خوام برم بیمارستان ملاقاتِ عمه... نگاه می کنه تو چشمام و می گه: تیریپ ِ فامیل دوستی وَر ندار، پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست!
یعنی یه همچین خانواده ای داریم ما!

شامپو خریدم بیست هزار تومان، ریختمش تو ظرف داروگر خمره ای که بقیه نفهمن ازش استفاده نکنن! فرداش اومدم برم حموم، دیدم ظرفش خالیه! داد زدم کی اینو زده به سرش؟ بابام اومد یه دونه زد تو سرم گفت: آخه گدا! کی اینو می زنه به سرش! شامپوت خوراک ماشین شستن بود. برو ببین ماشین چه برقی می زنه! یعنی من الان هیچی ندارم بگم...

تولدم بود شروع کردم به باز کردن کادوها. به کادوی مامانم رسیدم، دیدم یه پاکته. بازش کردم دیدم نوشته: هفتاد هزار تومانی که دو ماه پیش قرض گرفتی نمی خواد برگردونی!

ظهر تو خونه دراز کشیده بودم و TV می دیدم که متوجه شدم یک نفر از تو کوچه داره اسمم رو با بلندگو صدا می زنه! اولش فکر کردم شاید با کس دیگه ای کار داشته باشه، اما بعد از چند ثانیه اسم و فامیل رو با هم صدا زد! رفتم تو کوچه دیدم یه وانت سبزی فروشی جلوی در خونه ایستاده. بهش گفتم منو از کجا می شناسی؟ گفت مامانت سر کوچه ازم سبزی خرید و گفت بیام این جا صدات کنم که بیای بگیری! آخه ببین چه طور با آبروی آدم بازی می کنند!

یکی از دوستام توی دانشگاه عاشق یه دختره شده بود که کاپشن آبی می پوشید... هوا گرم شده بود، دختره بعد از عید اون کاپشن رو دیگه نپوشید، دوستم گمش کرد!


اعتراف می کنم بچه که بودم کلا با قیچی میونه ی خوبی داشتم. یک بار باهاش سیم رادیو رو قطع کردم، یک بار هم باهاش افتادم به جون موهام. آخرشم مجبور شدن ببرندم آرایشگاه، کچلم کنند!
فرستنده: علیرضا

اعتراف می کنم اوایل ازدواجمون بود. خاله ی شوهرم زنگ زد احوالپرسی، بعد آخرش گفت از طرف من امیر رو ببوس. من هم هول شدم گفتم شما هم از طرف من علی آقا رو ببوسید (شوهرش)! دیگه تا نیم ساعت رو مبل خشکم زده بود از خجالت.

Arash بازدید : 495 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

پـَـ نه پَــ!

توی اتاق عمل، نوزاد تازه به دنیا اومده. به دستیار می گم چاقو رو بده. می گه: می خوای بند ناف رو ببری؟
پـَـ نه پَــ! می خوام رقص چاقو کنم، از مامان بچه شاباش بگیرم!

صدای خروپفش کشتمون! تکونش دادم از خواب بیدار شده، می گه: سر و صدام اذیتت می‌کنه؟
می گم پـَـ نه پَــ! جنس صداتو دوست دارم، می‌خواستم بهت بگم سعی‌ کن توی اوج که می ری روی تحریرات بیشتر کار کنی!

با دوستم نشستیم عکس های عروسی اون یکی دوستم رو نگاه می کنیم... می گه: سارا شوهرش کچله؟
پـَـ نه پَــ! مو داره، فقط فرقش رو گشاد باز کرده!

می خوام برم خونه، چشمام قرمزه... به رفیقم می گم چشمام قرمزه؟ می گه آره، می خوای همین جوری بری؟
پـَـ نه پَــ! صبر می کنم سبز شه بعد حرکت می کنم!

پرسید شبی ز حال من دلدارم
گفتم که ز رنگ و بوی تو بی زارم
گفتا نکند 2 تا شده شلوارت
گفتم پـَـ نه پَــ! فقط تو را دوست دارم!

رفتم پرنده فروشی، می گم: آقا قناری‌های نر و ماده تون کدوم ها هستن؟
می گه: می خوای بخری؟
پـَـ نه پَــ! مامور منکراتم! اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه!

به دوستم گفتم برو بالای نردبون، چراغ رو ببیند گفت بچرخونمش؟
پـَـ نه پَــ! تو چراغ رو نگه دار، من نردبون رو می چرخونم!

عاقد: عروس خانم وکیلم؟
عروس: پـَـ نه پَــ! توی این بی شوهری می رم گل بچینم!
فرستنده: شهرزاد و مینا

نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس. راننده می گه: می خوای سوار شی؟
می گم پـَـ نه پَــ! اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم!
فرستنده: علی

دارم تو خونه رو ترد میل می دوم، برادرم میاد می گه داری می دوی لاغر کنی؟
پـَـ نه پَــ! کلاسم دیر شده عجله دارم!
فرستنده: معصومه

پشه نشسته روی پام، دستم رو برده ام بالا، بزنمش یهو داداشم می گه: می خوای بکشیش؟!
پـَـ نه پَــ! خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش!
فرستنده: عرفان

توی یاهو چراغ آیدیم روشنه، دوستم پی ام داده آنلاینی؟
پـَـ نه پَــ! این جا شمع روشن کرده ام محیط یاهو واست رویایی شه!

سر امتحان برگه تقلبم رو در آوردم دارم می نویسم، مراقبه دیده می گه تقلبه؟
می گم پـَـ نه پَــ! دعای ابوحمزه ثمالیه!

سر جلسه کنکور رفتم به مراقب می گم یه سوزن می دید؟ می گه می خوای کارتتو بزنی به سینه ات؟
پـَـ نه پَــ! می خوام دکتر بازی کنم!

توی اتوبوس پیرزنه کنار صندليم وايساده، پا شدم، می گه یعنی بشینم؟
می گم پـَـ نه پَــ! وایسادم با هم تانگو برقصيم تماشاچی ها شاد بشن!

به بقاله مي گم هزاري بهتر از اين نداري؟ مي گه پاره‌ است؟
پـَـ نه پَــ! امام توش خوب نيافتاده!

یک ساعته از بیرون صدای قار قار میاد... داداشم می گه صدای کلاغه؟
پـَـ نه پَــ! قناریه، متال می خونه!

رفتم توی آپارتمان، دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش می کنم، همسایه می پرسه نذریه؟ می گم پـَـ نه پَــ! با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!


Arash بازدید : 562 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

در سال 2004 میلادی، جی میل تعریف تازه‌ای از سرویس ایمیل تحت وب را مطرح کرد، سرویس پست‌ الکترونیکی مبتنی بر وبی که ظاهری ساده، سبک و دوست داشتنی داشت و با آن یک گیگا بایت فضای مجانی، جواب دندان شکنی به تمامی رقبا داده بود. حال، فضای این سرویس ایمیل، ده برابر شده و توانسته میلیون‌ها نفر از سراسر جهان را به سمت خود جلب نماید. حتی اگر هر روز هم از جیمیل استفاده می‌کنید، هنوز برخی از جوانب امر بر شما پوشیده است و بسیاری به ترفندهای استفاده از این سرویس پستی آشنایی کافی ندارند. به کمک این ده ترفند قادر خواهید بود تا به یک کاربر حرفه‌ای جیمیل بدل شوید .

ترفند 1 – از فیلترها کار بکشید

مدیریت صندوق پست الکترونیکی کار ساده‌ای نیست، اما جیمیل ابزارهایی در اختیارمان قرارداده تا این کار را با سهولت بیشتری انجام دهیم. می‌توانید هر یک از مواردی که جستجو می‌نمایید را به یک فیلتر دستورپذیر بدل کرده و بعداً نیز از آن استفاده کنید. برای نمونه با کد «from: Facebook» می‌توانید ایمیل‌های دریافتی از این شبکه اجتماعی را به خوبی دسته‌بندی و بایگانی نمایید. یا اینکه می‌توانید فیلتری را برای نامه‌های دریافتی از یکی از دوستان نزدیکان درست کنید تا هیچ یک از آنها را بعداً گم نکنید. فیلترها همچنین می‌توانند پیش از ورود کاربر به صندوق پستی‌اش دست به دسته‌بندی نامه‌ها بزند و آنها را در دسته‌های موضوعی جمع‌آوری نمایند.

Arash بازدید : 627 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

. شما چیزی برای گفتن ندارید

در وبلاگ‌نویسی باید حواستان به این نکته باشد که چیزی را در اختیار خوانندگانتان بگذارید که می‌خواهند. حالا آن‌ها دقیقا چه می‌خواهند؟ آن‌ها از شما راه حل مشکلی را می‌خواهند که برایش در حال جستجو هستند حتی اگر آن مشکل، سرگرمی باشد. آن‌ها می‌خواهند شخصیتِ پشت کلمات شما را بدانند، نه اینکه به آن‌ها بگویید برای ناهار چه خورده‌اید. آن‌ها خواستار چیز تازه‌ای هستند.

2. شما ویژه نیستید

از خودتان می‌پرسید" فن پیج فیس‌بوک من چگونه در 4 ماه، 6683 طرفدار داشته باشد؟؟!" خوانندگان مطالب شما برای وقت خود ارزش قاعل هستند. آن‌ها نمی‌خواهند سراغ مطالبی با عنوان" چگونه...؟" بروند که هیچ مثال و توضیحی نداده‌اند که آیا این نکته کاربردی هم دارد یا خیر. در وبلاگ‌نویسی، مثال‌ها می‌توانند مطالب شما را معرفی کنند. چیزی که اگر به خوبی از آن استفاده کنید، خواننده را تا پایان مطلب همراه خود خواهد داشت و حتی او مشتاق برای خواندن مطلب بعدی شماست.

بقیه در ادامه مصلب...

درباره ما
Profile Pic
سلام ، من ماندانا هستم امیدوارم از وبلاگ همه جوره خودتون لذت ببرید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد قالب جدید سایت چیست؟
    سرعت لود سایت چطوره ؟
    مرورگر محبوب شما کدام است؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 745
  • کل نظرات : 494
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 889
  • آی پی امروز : 134
  • آی پی دیروز : 168
  • بازدید امروز : 240
  • باردید دیروز : 501
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,846
  • بازدید ماه : 11,623
  • بازدید سال : 65,217
  • بازدید کلی : 945,577
  • کدهای اختصاصی
    پیج رنک گوگل
    رتبه الکسا
    ارتباط با ما